حسن جونحسن جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

عاشقتم مامانی

بدون عنوان

غزاله شهریور چند روزی مهمونت بود اون روزم حوصلش سر رفته بود اوردمتون پارک حسابی خوش گذروندی به زور اورذیمت بیرون تا 2 قدم میرفتیم فرار میکردی میرفتی رو سرسره مامان قربونت بره که عاشق پارکی ...
28 آبان 1392

بدون عنوان

سلام عزیزم این عکس ها متعلق به اواخر مرداده که اولش رفتیم جنگل سمت جاده نکا جای ح خیلی قشنگ و دنجی بود بعد ناهارم رفتیم دریاچه سمت جاده کیاسر خیلی خوش گذشت هرچند اخرش تلخ بود ...
28 آبان 1392

فرهنگ لغت حسنطلا

اینم لغت هایی که پسرگلم با زبون شیرینش میگه پ پ:پنکه سی:سیب مامآ بابا عمو عمه اجی گ:گل ماش:ماست بادک اما:امام ادش:دست چش:چشم عزی:عزی زاک دو شه چال پنز سیس پیشته:خاله فرشته پیچی:گربه شاشا:چایی اتال:خودکار مانی:ماهی پر:مسجد مهر و عزاداری باجی:بازی سام:سلام   ...
26 آبان 1392